Saturday 29 March 2008

نامه سرگشاده مينا احدي به رييس پارلمان اروپا


از پارلمان اروپا ميخواهم در ايران نظر سنجي کنند!
پاسخي به محمد علي حسيني سخنگوي وزارت امور خارجه ايران


سخنگوي وزارت امورخارجه جمهوري اسلامي ايران با استناد به آزرده خاطر شدن ميلياردها مسلمان از ديدن فيلم و يا کاريکاتورهاي انتقادي بر عليه جنايات اسلاميها، خواهان بسته شدن دهانها در اروپا ميشود. من براي سنجش افکار عمومي در ايران نسبت به فيلم و يا کاريکاتورهاي انتقادي از جنايات اسلام سياسي و حکومت اسلامي ايران ، خواهان نظر سنجي از مردم ايران در شرايط آزاد هستم. اگر چماق زندان و شکنجه و اعدام و قتل جمهوري اسلامي را کنار بگذاريد ، ميتوان از خود " ميليونها مسلمان" در ايران پرسيد.


سخنگوي وزارت خارجه حکومت اسلامي ايران از طرف ميلياردها " مسلمان" سخن ميگويد.
اجازه دهيد در همين ايران، ميليونها نفر مردم ايران، بدون ترس از پاسدار و زندان و شکنجه و شلاق و اعدام حکومت شما، نظرشان را در مورد اين فيلم بگويند. آنزمان خواهيد فهميد که چه نفرت و ا نزجاري در همان ايران و از سوي " چندين ميليون مسلمان" عليه شما و اسلام اتان وجود دارد.

نمايش يک فيلم در هلند، دوباره سران جنبش اسلامي را در ايران و عربستان و عراق و افغانستان و در همه جا به وجد آورده است ، تا لشکر بکشند و آتش سوزي راه انداخته و قدرت نمايي کنند و امتياز بگيرند.
چه خبر است? هنوز کسي فيلم را نديده ، تقاضاي ممنوعيت آنرا ميکنند. از همان اول ميگويند توهين به اسلام و " مسلمانان" ، اکنون فيلم در دسترس همگان است.
فيلمي نه چندان حرفه اي که بيشتر آن، فاکت و وقايع اتفاق افتاده است.اين يک فيلم مستند از جنايات جنبش اسلامي در دنيا است. از 11 سپتامبر، تا بمب گذاري در مادريد و از سر بريدن در جلو دوربين تلويزيون و تا تهديد به قتل و قتل ناموسي .
در لابلاي فيلم از قران آيه و سوره هايي خوانده ميشود که به قتل فرمان ميدهد و از آزار و اذيت دفاع ميکند ، اينها هم ، همگي فاکت هستند.
اگر انتقادي هست به اين فيلم، از نظر من اينست که جنبش اسلامي و اسلام سياسي را با مسلمانان و مردم ساکن ايران و عراق و افغانستان و يا مهاجرين و پناهندگان قاطي کرده و بين اين دو پديده تفکيک قايل نميشود.
و همين ميتواند زمينه ساز حمله به مردم فراري از ايران و عراق و افغانستان و غيره شود.همان مردمي که در ايران و افغانستان و عراق و عربستان سعودي قربانيان اسلام سياسي و دولتهاي فاشيست اسلامي هستند. اينهااز جمله نقطه ضعفهاي فيلم است. اما هيچ آخوند و سردار جنايتکار اسلامي و از جمله سران حکومت سنگسارو اعدام در ايران نبايد به خود جرات داده و از سوي مردم ايران و افغانستان و غيره و به عنوان نماينده آنها صحبت کنند و خواهان بسته شدن دهانها و يا لابد گلوله زدن به اين دهانها شوند!!
. در همان ايران سران اين حکومت فاشيست اسلامي ، خون مردم را در شيشه کرده و هزاران نفر را در خيابان ها اعدام کرده و صد ها نفررا در مقابل چشم جامعه بشري سنگسار کرده اند. امروز لابد اگر کسي سرنوشت مريم ايوبي و لحظات آخر زندگي او و جان دادن او زير سنگباران ملاها و جانيان حاکم بر ايران را نشان دهد و يا زندگي شهلا جاهد و کبرا رحمانپور را فيلم کند، لابد نماينده حکومت جانيان در ايران از توهين به اسلام و مسلمانان حرف زده و خواهان بسته شدن دهانها خواهد شد.
من به اين جناب حسيني ميگويم، بساط اتان را همان مردم " مسلمان" در ايران جارو خواهند کرد و اگر ترس از زندان و پاسدار و شلاق و اعدام شما نبود. اگر ترس از جنايات و سربريدن و از کوه پرتاب کردن شما نبود، مردم منزجر از جنايات جنبش اسلامي و اسلام سياسي يک روزه بساط شما و جنبش اسلامي را در منطقه پاک ميکردند.
شما با همين جنايات زنده هستيد، شما با جوخه دار و اسيد پاشيدن به صورت زنان و سر بريدن و چشم درآ وردن زنده هستيد، پس اجازه دهيد اين جنايات به صورت فيلم نشان داده شود تا بشريت ببيند در اين قرن مردم " مسلمان" در منطقه خاورميانه و در کشورهاي اسلام زده با چه جانوراني روبروهستند. خودتان را به مظلوميت نزنيد شما اگر قدرت داشتيد در همين اروپا دهانها را مي بستيد و سرها را از تن جدا ميکرديد. کما اينکه جوخه هاي اعدام جمهوري اسلامي فقط در اروپا صدها نفر را تا کنون به قتل رسانده است.
امروز که يکبار ديگر شما جرات کرده و از سوي مردم ايران حرف ميزنيد، من از پارلمان اروپا و يا هر نهاد بين المللي که بخواهد اين کار را بکند، دعوت ميکنم که در ايران از مردم ايران نظر خواهي کنند. به شرطي که پاسداران و نيروهاي سرکوبگر حکومت ، و تهديد به شکنجه و قتل " زندانيان سياسي مسلمان"!!! در ايران از سوي حکومت شما قطع شود. بگذاريد مردم خودشان نظر دهند، که آيا از نشان دادن فيلم جنايات شما آزرده خاطر هستند، يا انبساط خاطر دارند.
من خواهان برگزاري يک نظر سنجي در ايران در مورد ميزان آزرده خاطر شدن و يا نشدن مردم ايران در رابطه با کاريکاتورهاي محمد در دانمارک و فيلمهاي انتقادي در مورد جنايات اسلاميها هستم.
مينا احدي
28 مارس 2008
minaahadi@aol.com
www.rowzane.com

Friday 21 March 2008

چهارشنبه سوری: نوعی قدرت دوگانه!؟

جوانان آریاشهر: حکومت اسلامی نمی خواهیم، نمی خواهیم!

اخبار دریافتی از تهران و برخی شهرستانها حاکی از آن است که در چهارشنبه سوری امسال شرکت مردم و بخصوص دختران و پسران در این جشن فوق العاده چشمگیر بوده است. در عمل مردم و جوانان توانسته اند در محلات قدرت خود را برقرار کنند و اوباش رژیم یا ترجیح داده اند از ورود به محلات پرهیز کنند و یا مردم با هو کردن آنها و گاه درگیری های پراکنده اجازه مزاحمت به آنها نداده اند. امشب در خیابانهای اصلی نوعی حکومت نظامی برقرار بود ولی در محلات قدرت عملا در دست مردم بوده است.

گزاشی از تهران حاکی است : ماموران رژیم خيابانهاي اصلي را بسته اند. اما اکثر جوانان و مردم خيابانهاي فرعي را قرق کرده اند و وسط خيابان آتش خيلي بلند روشن کرده اند. پليس هاي موتور سوار و گشت ها را هو ميکنند. بعضي جاهان همه پسر و دخترها با هم وسط خيابان ميرقصند. خيابان اصلي رو در تمام مناطق با ماشين هاي آب پاش مرتبا آب پاشي ميکنند. پليس از درگيري پرهيز ميکند چون جوانان کاملا آماده مقابله هستند. طرقه هاي خطرناک هم در اختیارشان هست. کلا خيلي جالب است. و بساط شادي و عيش و نوش برپاست. البته نه توي خيابان اصلي. کلا پليس درگير نميشود. فقط گروهي با موتور گشت ميزنند.

گزارشی از ساری حاکی است: در یکی از محلات جوانان با مزدوران رژیم درگیر شده و آنها را فراری داده اند. رقص دختران و پسران به گرمی جریان دارد و تعداد جمعیت به نسبت هر سال بی سابقه است.

گزارش دیگری از تهران میگوید: به تمام فروشگاه ها و در پاساژ ها و ميادين و دستفروش و غيره گفته اند از ساعت ٤ به بعد اجباري بسته شود. سر تمام محلات حالت حکومت نظامي است. کنترل شديد است. براي جلوگيري از برپايي چهارشنبه سوري. ميدان انقلاب . ميدان آريا شهر٬ ميدان وليعصر. ميدان امام حسين. ميدان آزادي که هر سال مراسم چهارشنبه سوري بود. اما در همه اين ميادين رژيم اوضاع را تحت کنترل گرفته بود. همه اين وضعيت بوده. قرار گذاشتند که بعد از ساعت هشت کسي در خيابانها نماند. هر کس بعد از اين ساعت بماند دستگير ميکنند و تا فردا آزاد نميکنند. مردمي که ميخواستند براي نوروز خريد کنند و مغازه داران بسيا رمعترض بودند. جوانان با هو کشيدن و گاها با پرت کردن سنگ اعتراض خود را نشان ميدادند. اما در محلات بساط طرقه زدن و سرو صدا به پا ست. بساط آتش بازي و رقص پايکوبي در محلات هست.

گزارشی از کرج حاکی است که شادي و سرور در محلات و پشت و بام ها برقرار است. ولي ميادين تحت کنترل نيروي انتظامي است.

امید آزادی خبرنگار سازمان جوانان کمونیست گزارش جالبی از آریاشهر ارسال کرده که عینا می بینید:
"سلام رفقا، جوانان دوباره گل کاشتند . امشب ( سه شنبه 28/12/86 ) چهار شنبه سوری بود . رژیم در هراس از طغیان مردم به جان آمده ، تمام تدابیر امنیتی و پلیسی را به کار برده بود تا مانع از تجمع مردم و به خصوص جوانان و ابراز شادی آنان شود چون به خوبی آگاه است که هر گونه تجمعی و به ویژه تجمع جوانان ، از کنترل خارج می شود و مردم از این وضعیت استفاده کرده ، خواست واقعی شان را که سرنگونی رژیم جنایتکار اسلامی است ، با شعارهای رادیکال سرمی دهند. بنابراین تمام نیروهای سرکوبگرش را به میدان فرستاده بود . هم چنین به دکان داران ، صاحبان مغازه ها و پاساژها و کلیۀ اماکنی که مایحتاج مردم را در اختیار آنان قرار می دهند دستور داده بود که تا ساعت 4 بعد از ظهر بیشتر حق کار کردن ندارند و باید تعطیل کرده و محل کار خود را ترک کنند . رژیم این کار را انجام داده بود تا تعداد کمتری از مردم که در آخر سال برای خرید به خیابان می آیند در سطح شهر حضور داشته باشند . البته خود این موضوع باعث نارضایتی بیشتر مردم و اعتراضات و درگیری های گاه به گاه آنان با اراذل نیروی انتظامی می شد .
از طرف دیگر جوانان نیز به استقبال این روز شتافتند و از چند روز قبل هر از گاهی صدای ترقه و فشفشه به گوش می رسید که هر چه به امروز نزدیک تر می شدیم بر تعداد آن افزوده می شد .
مردم از بعد از ظهر امروز در کوچه ها و معابر عمومی ، کپه های آتش را بر پا کردند و دختر و پسر، پیر و جوان وکودک ، دست در دست هم از روی آن می پریدند . و از هر گوشه صدای فشفشه و ترقه و بمب های صوتی به گوش می رسید .

من امشب در ساعت 7 به آریا شهر رفتم تا از آن جا گزارشی تهیه کنم . در بین راه و در میادین اصلی شهر حضور نیروی انتظامی و پلیس ضد شورش محسوس بود . در خیابان ستارخان و نرسیده به فلکه اول صادقیه شاهد هجوم گله ای 20 تا 25 نفره از نیروهای انتظامی بودم که از ماشین و موتورشان پیاده شده و با لگد و باتوم به یک تعمیر گاه که دکانش را نبسته بود حمله کردند و با فشار و درگیری ، کرکره مغازه اش را پایین کشیدند . همچنین در خیابان ستارخان نیز در چند جا ، باقیماندۀ آتش هایی را دیدم که جوانان در وسط خیابان روشن کرده بودند و نیروی انتظامی با استفاده از تانکرهای آب شهرداری آن ها را خاموش کرده بود .
هر چه از میدان توحید به طرف خیابان ستارخان و آریاشهر می آمدم بر تعداد نیروهای انتظامی ، پلیس ضد شورش و پلیس های موتور سوار بیشتر می شد . به طوری که در میدان آریاشهر حدود 10 ون و ماشین نیروی انتظامی پارک شده بود که همگی پراز پلیس های ضد شورش بودند . البته این به غیر از پلیس های موتور سوار و همچنین پلیس هایی بود که در پیاده رو بودند و از ایستادن در محل جلوگیری می کردند . در واقع پلیس سعی داشت میدان آریاشهر و خیابان ستارخان را تحت کنترل خود درآورده ، از تجمع جوانان جلوگیری کند . ولی جوانان از این فرصت استفاده کرده و تجمعات شان را خیابان های رحیمی ، بهاران ، بلوار شهدا و دیگر خیابان های فرعی و کوچه های اطراف برگزار می کردند . و هر جایی هم که تجمع می شد با برافروختن کپه های بزرگ آتش ، خیابان را مسدود کرده شروع به دادن شعار علیه رژیم می کردند . تعدادی از شعارها این ها بودند : حکومت اسلامی نمی خواهیم نمی خواهیم . از 57 تا حالا علاف کردی ما را . مرگ بر خامنه ای . و چند شعار دیگر از جمله : مامور بیا این جا . جوانان این جمله را به این خاطر می گفتند که تعدادی از مزدوران نیروی انتظامی به فاصلۀ 150-100 متری ایستاده بودند و جرات نزدیک شدن به جوانان را نداشتند چون با سنگ و پاره آجر از آنان پذیرایی می شد . ولی وقتی تعداد پلیس های ضد شورش زیاد می شد و پلیس های موتور سوار هم به آنان می پیوستند ، از چند طرف به سوی جوانان یورش می آوردند و جوانان هم پس پرتاب سنگ به طرف آن ها ، آن محل را ترک کرده و تجمع شان را در کوچه و یا خیابان فرعی دیگری بر پا می کردند .این جنگ و گریز چندین ساعت ادامه داشت .
هنگامی که من در ساعت 45/10 محل را ترک کردم اوضاع هنوز متشنج بود و نیروهای انتظامی برای متفرق کردن مردم ، از این سو به آن سو روان می شدند .
مرگ بر حکومت جنایتکار اسلامی، زنده باد آزادی و برابری، زنده باد انقلاب، برقرار باد جمهوری سوسیالیستی"

ضمن تشکر از امید عزیز، سازمان جوانان کمونیست دست همه دختران و پسرانی را که امشب جمهوری اسلامی و آپارتاید جنسی اش را به عقب راندند به گرمی میفشارد. جمهوری اسلامی باید برود، باید آزادی و برابری و شادی و رفا و جمهوری سوسیالیستی را برقرار کرد. این خواست جوانان ایران است.

سازمان جوانان کمونیست
28 اسفند 85، 18 مارس 2008

گزارش تصویری از مراسم چهارشنبه سوری در مهاباد

درروزی که ماموران انتظامی واطلاعاتی جمهوری اسلامی معابر وخيابانهای شهر راجهت جلوگيری از تجمع وبرپايي مراسم سه شنبه آخر سال (چهارشنبه سوری )بسته بودند ، مردم مهاباد به دامان طبيعت پناه بردند وبه جشن وپايکوبی پرداختند ومراسم باشکوهی رابا حضور اقشار مختلف مردم برگزار کردند.







چهارشنبه سوری صحنه اعتراض به آپارتاید جنسی

چهارشنبه سوری امسال در ایران شور و حال دیگری داشت و به صحنه مبارزه و اعتراض به آپارتاید جنسی تبدیل شد. در زیر گزارشات رسیده به سازمان جوانان کمونیست را برایتان عینا میآوریم

چهارشنبه سوري در نواب تهران

در نواب قيامت بود. از يکي از منازل جوانان بلندگويي را رو به کوچه به کار انداخته بودند و موزيک پاپ پخش ميشد و همه ميرقصيدند. نيروي انتظامي در خيابان اصلي مستقر بود. ولي جرات نميکردند وارد محل شوند. خيلي جاها ماشين ها پارک کرده بودند و موزيک ضبط ماشين را روشن کرده و همه ميرقصيدند. چهارشنبه سوري امسال يک صحنه جدال مردم با اين رژيم بود و براستي جشن و شادي بود و خوش گذشت جاي شما خالي بود. هيچوقت انقدر نرقصيده بوديم.

حامد از کرمانشاه

ديشب چهارشنبه سوري در کرمانشاه غوغا بود. شلوغ تر از هر سال. سالهاي قبل خيلي وقت ها وقتي رنگ اعتراض ميگرفت ٬ اعتراض ناسيوناليستي بود. اين دو سال بويژه امسال فضا عوض شده. وقتي شعار ميدهد ميگويند مرگ بر جمهوري اسلامي. آزادي برابري. باور کنيد اين را در همه جا ميگويند. ديشب ميادين اصلي را نيروي انتظامي گرفته بود و بسيج نيرو کرده بودند . اما در برخي محلات مشخصا ٦ بهمن سابق يعني ميدان ٢٢ بهمن٬ بولوار اس ميدان فردوسي٬ نوبهار٬ فرهنگيان فاز ١ بين جوانان و نيروهاي انتظامي درگيري بود. جوانان در هر کجا که مستقر ميشدند فورا بساط آتش را برپا ميکردند و رقص و پايکوبي دختر و پسر بر پا ميشد. و محل را تحت کنترل ميگرفتند. نيروهاي انتظامي جرات نزديک شدن نداشتند اما بسيج کامل بودند و نيروي فراوان بيرون آورده بود. خلاصه شب شادي بود بخصوص وقتي ضعف نيروي انتظامي را ميديدم و جوانان آنها را هو ميکردند. دق دلي خوبي در آورديم و هر جا ميشد جوانان آنها را مورد حمله قرار ميدادند. به نظر من چهارشنبه سوري امسال شروع درگير کوچه به کوچه جوانان و مردم با اين رژيم است. بايد آماده شد.


گزارش رسیده به روزنه از آریاشهر تهران

سه شنبه ساعت 9برنامه ترقه بازی شروع به اوج گیری کرد .معموعا برنامه چارشنبه سوری ها با ترقه شروع می شود، جوانان جمع می شوند و بعداز حدودا دوساعت به ترقه بازی به مرحله ترکیبی از رقص و ترقه می رسدو در این مرحله است که معمولا پلیس حمله می کند.دیشب پلیس نیروی خودرا در خیابان های مهم شهر ومیادین مهم مثل شهرک غرب وگیشا مستقر کرده بود در آریا شهر نیز عمدتا در حد فاصل میدان ابتدا ووسطی صادقیه مستقر بودند با احتساب موتور سواران حداقل 200نفر پلیس روبروی یک مسجد ایستاده ، توی دوتا میدان وپراکنده ایستاده بودند.موتور سواران ساعت 10 شب به شدت فعال شدند در این ساعت حداقل در 10 نقطه اطراف میدان وسطی آریا شهرتجمع رقص وترقه ایجاد شده بود در هر جمع معمولا 7تا 8 پسر پای ثابت رقص بودند و گاهی 2تا3تا دختر هم قاطی آنها می شدند جوانان دور آنها حلقه می زدند ولی به خاطر خطر ترقه سمت پیاده رو بودند. صدای انفجار مرتب به گوش می رسید و در هر جمع تعداد زیادی با گوشی موبایل درحال فیلم برداری بودند .جمعیت اکتیو، در حال رفت وآمد ومواظب بودند.موتوسواران پلیس کاملا مجهزبودند و مثلا در یک جای خلوت در یک بلوار نزدیک مسجد 10 تا موتور وحدوا 25 تا گارد آماده ایستاده بودند . جرات حمله ونزدیک شدن به جمعیت نداشتند و یا طبق برنامه ای می خواستند در شرایط ویژه ای حرکت کنند .اگر تجمعی زیاد می شد آنها وحشیانه با سروصدای زیاد حمله می کردند اما جوانان به سرعت خود را در امان نگه می داشتند ضمنا به نظر می رسید که قصد زدن ندارند و هدف ایجاد رعب ووحشت است .با ماشین آب پاش ویژه شستشوی خیابان ،در چند جا آتیش ها را خاموش کردند و مردم هم سنک پرتاب می کردند بین ساعت 10 تا 11 در یکی از فرعی های آریا شهر پائین ستارخان تجمع مردم زیاد شده بود و به طرف ستارخان کشیده می شد جوانان داشتند خیابان ستارخان را می بستد ماشین ها را تشویق به بوق زدن می کردند وماشین ها بوق می زدند حرکت یکدست منظم و همراه شعار بود با انداختن اشیاء سنگین راه را بند آورده بودند ماشین های پلیس به تعداد زیاد در 150 قدمی آنها بود ولی جمعیت به 500 نفری رسیده بود و احتمال پلیس نمی خواست بی گدار به آب بزند.این حرکت بیش از نیم ساعت ادامه داشت وتلاش اگاهانه می شد که تبدیل به یک تظاهرات سیاسی شود وشد . 30 تا 40 نفر در حال فیلم برداری با گوشی بودند .عده ای به تظاهرات شکل می دادند .شعار می دادند .کیوسک تلفن سرکوچه به زور از جا کنده شد .عملا عبورومرور ماشین ها در این قسمت خیابان ستارخان متوقف شد و به فرعی ها کشیده شد در عین حال در سایر نقاط آریاشهر حداقل در 15 مکان دیگر برنامه رقص وترقه ادامه داشت ساعت حدودا 11 موتورسواران پلیس وحشیانه حمله کردند .شاید 12 شب خیابان های آریا شهر خلوت شد ولی در مجتمع های مسکونی برنامه رقص تا12 شب ادامه داشت. حرکت اگاهانه وابتکاری مردم در تبدیل یک برنامه چارشنبه سوری به یک تظاهرات با شعار حکومت اسلامی نمی خوایم بی سابقه وبی نظیر بود.

مرگ بر رژیم آپارتاید جنسی
سازمان جوانان کمونیست
29 اسقند 86، 19 مارس 2008

Wednesday 12 March 2008

مراسم های ٨ مارس در شهرهای کردستان

مراسم های ٨ مارس در شهرهای کردستان













روز جمعه 17 اسفند به فراخوان جمعی از فعالین مدافع حقوق زن (کميته برگزار کننده ٨ مارس مريوان) مراسم با شکوهي به مناسبت
روز جهاني زن در مريوان و در کنار دریاچه زریبار برگزار شد
حدود 500 نفر از مردم آزاديخواه مريوان در اين مراسم حضور پيدا کردند. این مراسم با شعار زنده باد 8 مارس، زنده باد آزادی و رهايي آغاز شد. پلاکاردهائی که بوسيله شرکت کنندگان به اهتزاز در آمد عبارت بودند از: آزادی زنان آزادی همگان، آزادی برابری، زندانی سیاسی آزاد باید گردد، حقوق زنان جهانشمول است، جنبش زنان متحد جنبش کارگری
این مراسم با شور و شوق خاصي برگزار شد و در پایان قطعنامه اي توسط یکی از زنان آزادیخواه خوانده شد

قـــطعنـامه تــجمع 8 مـــارس 2008 مريوان
زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب
روز 8 مارس، روز تلاش و كوشش براي آزادي زنان، از قيد و بندهاي استثماري و ستم جنسي است. اين روز بشارت دهنده آزادي زنان است. نزدیک به یک قرن مبارزه برای عدالت و بدست آوردن حقوق انسانی تاریخ این جنبش آزادیخواهانه و برابری طلبانه را رقم می زند. وسعت این جنبش فراتر از مرزهای ملی، مذهبی،نژادی و قومی است. فریاد آزادیخواهی از شیکاگو تا پکن ، تهران تا برلين ، سنندج تا سن پترزبورگ، بولیوی تا افغانستان، بغداد تا آدیس بابا، از8 مارس تا 8 مارس درگوش حاکمان ستمگر جهان طنین افکن است. آزادی برابری
ما در اينجا گرد آمده ايم تا فرياد بزنيم كه: زن انسان است. زنان آزاد بدنيا آمده اند و به اسارت و بندگي تسليم نخواهند شد. ما با تلاش و كوشش، حقوق خويش را باز خواهيم يافت. ما خواهان برابري و مساوات در زمينه هاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي هستيم. ما با تاكيد بر خواسته هاي بر حق زنان ايراني كه حاصل 100 سال مبارزه و كوشش براي كسب آزادي است، يادآور ميشويم كه خواهان

­ لغو حکم اعدام، سنگسار، قصاص و خشونت در قوانین کشور ­ پرداخت دستمزد و حقوق برابر درمقابل کار یکسان برای زن ومرد هستيم ­ هر گونه تعدي و سوء استفاده و بهره كشي جنسي از زنان تحت هر عنوان بايد ممنوع شود ­ زنان بايد از حق فعاليت سياسي و اجتماعي برخوردار باشند
­ نابرابري هاي حقوقي در مورد شهادت، ارث و سرپرستي اطفال بايد از ميان برداشته شود
­ زنان بايد در گزينش همسر، ازدواج و طلاق كاملا آزاد و از حقوق برابر با مردان برخوردار باشند. ­ زنان بايد از حق آزادي و انتخاب لباس و پوشش برخوردار باشند. ­ برگزاري مراسم 8 مارس روز جهاني زن بدون مجوز رسمي، بدون قيد و شرط بايد به رسميت شناخته شود. ­ تعقیب سیاست بحران و هراقدامی که باعث تحمیل جنگ به مردم ایران و منطقه میگردد را به شدت محکوم می کنیم. ما از جنبش اجتماعی علیه جنگ حمایت می کنیم، مردم حق تعیین سرنوشت خویش را دارند. هرگونه تهدید نظامی علیه ایران، تهدید زندگی مردم است و بشدت آن را محکوم میکنیم. ­ متوقف کردن سرکوب فعالین اجتماعی و تشکل های صنفی، فعالين دانشجويي، نهادهای مدنی و آزادیهای فردی ­ آزادی همه زندانیان سیاسی ­ تامين زندگي و مسکن مناسب براي كودكان، دختران و زنان بي پناه خيابانی و زنان بی سرپرست ­ زندانی کردن و صدورحکم اعدام برای کودکان زیر هجده سال را مغایر میثاق بین المللی حقوق کودک میدانیم و خواستار لغو احکام صادره در دادگاههای کشور برکودکان هستیم ­ ما از مبارزات کارگران در بخشهای مختلف کارگری برای تامین حقوق خود پشتیبانی می کنیم ­ از تمامي كوشندگان آزادي، برابري و رفع تبعيض از حقوق زنان تقدير ميكنيم و دست ياري به سوي شما دراز مي نماييم. طبعا آزادي زنان از قيد و بندهاي استثماري زمينه ساز آزادي مردان نيز خواهد بود
در خاتمه از كليه شركت كنندگان در اين تجمع سپاسگزاري مينماييم. با اميد به دستيابي به حقوق برابر و برقراري جامعه اي آزاد و عاري از ظلم وستم

زنده باد هشت مارس










راهپيمايي به مناسبت 8 مارس در شهر سقز
پاسخ زنان به نیروهای سرکوب
امروز ٨ مارس روز جهاني زن است و ما راهپيمايي ميکنيم و شما هم حق نداريد مزاحم مردم بشويد

بمناسبت 8 مارس، امروز جمعی از زنان و مردان آزادیخواه شهر سقز در میدان عقاب این شهر تجمع کردند و با پخش شیرینی در میان حاضرین مراسم را شروع کردند. فعالین این مراسم تراکتهائی را با مضامین هشت مارس روز جهانی زن گرامی باد، زنده باد هشت مارس و ... در میان مردم پخش کردند و حاضرین از میدان عقاب تا چهار راه آزادی راهپیمائی کردند. اين تجمع با دخالت ماموران نیروی انتظامی و اطلاعات به درگيري لفظي بين شرکت کنندگان و نيروهاي مسلح رژيم انجاميد و چند زن حاضر در مراسم، قاطعانه به نيروهاي سرکوبگر پاسخ دادند و اعلام کردند که امروز ٨ مارس روز جهاني زن است و راهپيمايي ميکنيم و شما هم حق نداريد مزاحم مردم بشويد
شرکت کنندگان مراسم با شعار زنده باد ٨ مارس، زنده باد روز جهاني زن ساعت ٧ بعد از ظهر مراسم را به پايان رساندند
مراسم 8 مارس روز جهاني زن در شهر بوکان برگزار شد

امروز شنبه 8 مارس، از ساعت ٥ و نیم تا ٦ و نیم عصر مراسمي به مناسبت روز جهاني زن در شهر بوکان برگزار گرديد. زنان، دختران و پسران در صفي متحد در شهر بوکاني به مناسبت صدمين سالگرد 8 مارس به خيابان آمدند. زنان و دختران جوان اين روز با شکوه را با پوشيدن لباس قرمز جشن گرفتند. شرکت کنندگان در اين مراسم در اعتراض به آپارتايد جنسي به خيابانها آمدند و
عليرغم تدابير شديد امنيتي توسط نيروهاي مسلح و لباس شخصي، فعالين دفاع از حقوق زن و مردم آزاديخواه شرکت کننده در اين مراسم به پخش تراکت و شکلات و شيريني از چهار راه شهرداري تا منطقه بيمارستان در امتداد خيابان اصلي به حرکت خود ادامه دادند

نيروهاي امنيتي جمهوري اسلامي در ادامه تلاش خود براي ممانعت از اين حرکت اعتراضي جمعي از دختران را به دليل پوشش نامناسب به پاسگاه شماره ٢ بردند اما نتوانستند مانع برگزاری مراسم شوند. از جمله شعارهاي اين مراسم:
رهاي زن رهايي جامعه است
زنده باد 8 مارس روز جهاني زن
نيمي قرباني، نيمي شريک جرم، مثل همه
برابري همان انسانيت است

مراسم هشت مارس در سنندج



در پی فراخوان کمیته برگزاری هشت مارس در سنندج متشکل از
اعضای کمیته دفاع از محمود صالحی و کمیته هماهنگی به مناسبت گرامیداشت روز جهانی زن و همچنین در حمایت از فراخوان جهانی ٦ مارس در رابطه با اعلام همبستگی با کارگران ایران، برنامه ای در ساعت ٨ تا ٩ صبح روز ٧ اسفند در کانی شفای این شهر برگزار شد. در این مراسم که حدود ١٥٠ نفر شرکت داشتند، ابتدا یک دقیقه سکوت در گرامیداشت یاد و خاطره جانباختگان راه آزادی و برابری اعلام شد و سپس قطعنامه روز جهانی زن و بیانیه هائی درمورد شش مارس قرائت شد. در پایان شرکت کنندگان با سر دادن شعار کارگران جهان اتحاد اتحاد و با شور و شوق و کف زدن حاضرین این مراسم به پایان رسید

قطعنامه کمیته برگزار کننده ٨ مارس ٢٠٠٨ سنندج
امروز 8 مارس یادآور مبارزات زنان کارگری است که در سال 1857 در اعتراض به شرایط غیر انسانی کار در شهر شیکاگو آمریکا به خیابانها ریخته و توسط حامیان و مالکان سرمایه ، به خاک و خون کشیده شدند. زمینه اجتماعی این روز، اعتراض به تمامی اشکال ستم کشی و استثمار و نابرابری انسانها در تاریخ نظامهای طبقاتی و مشخصاً روابط سرمایه داری بوده و می باشد. علیرغم مبارزات و تلاش انسانهای آزادی خواه و مساوات طلب ، هنوز طبقه ی کارگر و توده های محروم جوامع مختلف از تبعیضات طبقاتی ، جنسی، قومی و مذهبی وبی حقوقی و استثمار انسان که همگی از و جوه و تبعات سیستم سرمایه داری است رنج می برند. در این میان زنان همواره قربانیان خاموش ادوار مختلف تاریخی این فجایع بوده اند

ستم مضاعف بر زنان همراه با سنتها و قوانین ارتجاعی تاریخاً همواره بر انسانیت زن سنگینی کرده و به شیوه های مختلف به آنها تحمیل شده و از طریق رسانه ها و کانون های تبلیغی و کلاً ابزار روبنایی این سیستم ها با وضع قوانین به اصطلاح مترقی این بردگی مدرن را توجیه کرده که باعث بردگی و اسارت بیش از پیش انسانها می شود. با این حال در سراسر جهان جنبش های اعتراضی و برابری طلبانه بر علیه ریشه و ساختار این بی حقوقی ها در قالب تعرضی و طبقاتی و برای نیل به تشکلهای مستقل میرود تا بنیاد این مناسبات غیر انسانی و زن ستیز را برکنده و به شرایط و مناسباتی که انسانها را در حد کالایی تبلیغی و از خود بیگانه تنزل داده است، یک بار برای همیشه از بیخ و بن برکند
ما انسانهای آزادی خواه و برابری طلب با تلاش برای پیوند و اتحاد و همبستگی هر چه بیشتر جنبش کارگری با جنبش اعتراضی زنان، دانشجویان و سایر جنبشهای رادیکال، بار دیگر با تاکید بر اهداف انسانی و مواضع طبقاتی خود، مطالبات مان را به شرح ذیل اعلام می داریم

­ ما خواهان حقوق انسانی برابر و به دور از استثمار برای تمامی انسانها در عرصه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی هستیم ­ هرگونه قوانین جنسیت محور وزن ستیز که زنان را از دستیابی به حقوق انسانی خویش محروم میکند، لغو باید گردد
­ حق ایجاد تشکلهای مستقل تجمع، اعتراض، اعتصاب و غیره جزو حقوق پایه ای هر فردی در جامعه است. ­ هرنوع جداسازی انسانها به هر بهانه ای و توسط هر کسی در اجتماعات، کاری غیر انسانی است و باید لغو و ممنوع شود
­ اعمال هر گونه خشونت علیه زنان اعم از آزار جنسی، تحقیر، برخورد فیزیکی رفتاری غیر انسانی است و باید جرم محسوب شود
­ اخلاقیات و فرهنگ مردسالاری پدیده ای ضد بشری است و تبعات ناشی از آن از جمله قتلهای ناموسی، اعدام و سنگسار و ...جنایت محسوب گشته و مسببین آن باید محاکمه و مجازات شوند. ­ زنان خیابانی و کودکان کار و بی شناسنامه از قربانیان سیستم سرمایه داری هستند و ما بر این باوریم که حق کودکان و تمامی انسانهاست که از زندگی آزاد، امن و شایسته شأن انسان برخوردار باشند. ازدواج موقت شکلی از تن فروشی و استثمار زنان است و بایستی از قوانین و تفکرات حاکم بر جامعه بطور کل حذف شود
­ آزادی انتخاب و اختیار عمل که از پایه ای ترین حقوق انسانهاست و می بایستی تمامی افراد جامعه از تبعات آن یعنی آزادی پوشش، آزادی بیان، حق مسافرت، تحصیل، انتخاب شغل، انتخاب همسر و ... به صورت برابر برخوردار باشند
­ کار خانگی و سایر اشکال استثمار خانگی از زنان می بایست شغل محسوب شده و زنان خانه دار باید از حمایت جامعه و از پوششهای تامین اجتماعی برخوردار شوند
­ 8

مارس به عنوان روز جهانی زن باید به رسمیت شناخته شده و در تقویم رسمی کشور به عنوان تعطیل رسمی ثبت گردد

کميته کردستان حزب ضمن تبريک روز جهاني زن به همه زنان و مردان آزاديخواه و برابري طلب، دست همه فعالین و شرکت کنندگان این مراسم ها را به گرمی میفشارد و به آنها درود میفرستد
مراسمهاي ٨ مارس عليرغم فضاي شدید پليسي حاکم بر جامعه صورت گرفته است. فعالين برابري طلب امسال در شهرهاي مختلف تلاش کردند اين روز را گرامي بدارند. اعتراض به قوانين و سياستهاي زن ستيز اسلامي و اعتراض به آپارتايد جنسي در ايران بيش از هميشه در اعماق جامعه در حال جوشش است. جنبش برابري طلبانه زنان در دل فضاي سرکوب و اختناق راهها و مجاري ابراز وجود خود را پيدا کرده است. از کردستان تا تهران و از دانشگاهها تا کارخانجات و خيابانها، ميدان رودررويي زنان و مردان برابري طلب با حکومت و آپارتاید جنسی و کلیه قوانین ارتجاعی و ضدزن آن است. مراسمهاي روز جهاني زن گوشه کوچکي از يک جنبش عظيم اجتماعي در ايران است. جنبشی که همراه با جنبش کارگری و سایر جنبش های اعتراضی و حق طلبانه بساط حکومت آپارتاید جنسی را در هم خواهد ریخت
کميته کردستان حزب کمونيست کارگري ايران
١٨ اسفند ١٣٨٦، ٨ مارس ٢٠٠٨

به بهانه روز جهانی زن

در واگن آخر
ندا نوشین، ایران

مثل باقی جاها که بین هر چیزی خط قرمزی کشیده اند تا مردها این طرف و زن ها آن طرف بروند، سوار مترو هم که بشوی واگن آخر مخصوص خانم هاست. نمی دانم چرا هر بار که از پله برقی های مترو پایین می آیم و شلوغی سرسام آور توی واگن ها را که نگاه می کنم به یاد زندگی زنانه خودمان می افتم. زندگی امروز ما مثل زندگی کوتاهی است که توی این واگن های شلوغ می کنیم. چسبیده و چفت شده به مردان. زیر نگاه های پراز ولع و هرزه خیلی هاشان که با ژست های رونشفکرانه خوش رنگشان می کنند و تحویلمان می دهند. واگن آخر اما مرد ممنوع است. تبصره و لایحه هم ندارد. آنچه حکومت امروز می خواهد انگار همین زندگی مترو گونه است. با مردان برابر اگر می خواهی باشی توی واگن هاشان؛ سینه به سینه یا پهلو به پهلو حتی گاهی صورت به صورت. تنها خودت هستی و خودت. تو مسئول آنچه بر سرت می آید خواهی بود. قانونی نیست که در کنار تو باشد. رخ به رخ. سینه به سینه یا پهلو به پهلو. حمایت اگر می خواهی واگن آخر. آن جایی که زندگی ایزوله شده است. آدم ها آدم بودنشان تک بعدی شده است. جامعه یک رنگ است. همه مثل تو. همه زن هستند. آزادی! آزادی توی زندان کوچک واگن آخر! این جاست که خنجر را می خوری. این بار از پشتبا دست هایمان، با همین دست های کوچک و سرد به پوسیده ترین طناب ها چنگ می زنیم، به احمقانه ترین امید ها دل خوش می کنیم، به پست ترین نگاه ها عاشقانه می نگریم که یک چیز را اثبات کنیم : ما هستیم
قرن هاست که بودنمان را فریاد می زنیم. سالهاست که می خواهیم از زیر بار آنچه بر جان و روحمان چون آوار فرو می آید شانه خالی کنیم. دوران تازه بردگی زنان بیست و نه سال پیش آغاز شد. این بار بدون رنگ و لعاب. یک دست مشکی. مشکی پر کلاغی
آنچه در این سالها، در این سه دهه بر سر زن ایرانی آمد نه فقط کاری در حوزه سیاست که فرهنگ مصوری است از یک سلسله جریانات با هدف حذف زن از جامعه. با هدف به صلیب کشیدن در چهارچوب اسلام. پس از پشت سرگذاشتن رفتار های تبعیض گرایانه آغاز انقلاب نسبت به زنان و گذشتن از خاکریز هشت سال جنگ و قحطی، خوش خیال بودیم که تصور کردیم با روی کار آمدن تشکیلات اصلاح طلب درهای زندگی آزاد به رویمان باز خواهد شد. علی رغم بهبودی نسبی اوضاع اجتماعی زنان و یا افزایش ورود زنان به دانشگاه ها یا عرصه های اجتماعی، در عمل اما نه تنها گامی به جلو برنداشته ایم که در بسیاری موارد پس رفت هم کرده ایم. اوضاع امروز زنان در ایران به کلاف در هم پیچیده ای شبیه است که از هر طرف می کشی اش نه تنها سر کلاف را پیدا نمیکنی؛ که برعکس مدام هم گره ها را بیشتر خواهی کرد. تشکل های حمایت از حقوق زنان آسیب پذیرین ترین NGO های اجتماعی محسوب می شوند. نگاه جنسیتی صرفی که در ایران کنونی نسبت به زن وجود دارد و آنچه به عنوان ورود به حریم های ممنوعه و خطوط قرمز درباره فعالیت اینگونه کانون ها مطرح می شود دست آویز بسیار مناسبی است جهت پلمپ کردن و یا لغو کردن مجوز. تنها مکان هایی که زنان را با حقوق از دست رفته اشان آشنا می سازد و این امکان را به آنان می دهد که با آنچه خواسته و ناخواسته بر سرشان در این سالها آمدخ آشنا شوند
گمان می کنم مشکلات زنان در حیطه اجتماعی در دو بخش سیاست های حکومتی و فرهنگ عامه (عرف) خلاصه می شود. با حرکتی کاملا حساب شده قانون اساسی ایران در ریزترین لوایح خود زنان را به ظریف ترین ریسمان ها به گونه ای به شوهر یا قیم خود وصل کرده که بدون اجازه ولی قانونی از ساده ترین امکانات زندگی آزاد و مستقل هم بی بهره باشد. لمس این واقعیت زمانی تلخ می شود که یک زن حتی اجازه بستری شدن در بیمارستان را بدون اجازه همسر یا پدر خود ندارد!
زن در ایران امروز هنوز در عصر بربریت اجتماعی زندگی می کند. در ازدواج، دریافت سهم الارث، حق طلاق، حق حضانت فرزند، مجازات های مربوط به "خیانت به شوهر" و در راس آنها پدیده ضد انسانی سنگسار تنها گوشه ای از سر فصل های قابل اعتنای قوانین ضد زن حکومت اسلامی ایران مطرح می شود. درد در لایه های پنهان اجتماعی، آن جایی که عرف چون تارهایی نامرئی دست هر زنی را برای رسیدن به زندگی مستقل و آزاد می بندد و آنچه تحت عنوان مصلحت اجتماعی مردسالارانه از آن یاد می کنند قوانین دوران بردگی را در ایران تشدید می کند. پیشرفت های امروز زنان ما چه در عرصه های عملی و چه در عرصه های مدیریتی مرهون تلاش پیگیرانه گروهی است که نگاه خویشتن باور را با همه کمبودها و ضعف ها در نسل جوان و پویای ما تزریق می کنند. اما همچنان اسیر نگاه های افراطی گروهی هستند که شرایط امروز جهان را درک نمی کنند و بر همان باورهای کهنه هزارو چهارصد سال پیش خود محکم ایستاده اند. متحجرانی که تنها به منافع شخصی و گروهی خود فکر می کنند و زن در دیدگاهشان ابزار است
هر سال در روز جهانی زن به تکاپو می افتیم که آنچه بر پیکره زنان در ایران معاصر وارد می آید را با سوز و گداز و با صدای بلند فریاد بزنیم اما زن امروز با همه کمبود ها، با تمامی نگاه های یک سویه جنسیت گرایانه، با همه لبخند های پر از تمسخر دین مدارانه عهد عتیق آرام آرام قدم های لرزان خود را برای گام های محکم و بدون ترس فردا برمی دارد. زندگی یک زن در ایران امروز، تلاشی است سخت برای زنده ماندن، برای زندگی کردن، برای سربار نبودن، طعم خوش استقلال را تجربه کردن. تلاشی است برای لمس آزادی. به دور از دست هایی که جز خشونت و جز استثمار و تحقیر برای زن چیز تازه ای طلب نمی کنند. با حقوقی که یک به یک و آرام آرام از زندگی اش می ربایند زنان با در اجتماع ماندن خود، با از خانه بیرون آمدن خود، با کار و ادامه تحصیل خود، حرکتی خاموش اما مثبت را برای هموار کردن گام های فرزندان خود؛ برای نسل فردا آغاز کرده اند
برای تغییر آنچه عرف نمی پسنند و قانون نمی گذارد احتیاج به حمایتی همه جانبه و صدایی رساتر از فریاد امروزمان نیاز داریم. خشونت علیه زنان، از همان لحظه ای که دختری در سنین کودکی به حکم تربیت، داغ نشان تربیت مردانه پدر می شود آغاز می گردد. و کم کم که برادر به حکم نانوشته جانشین شدن به جای پدر برای خواهر خود عرض اندام می کنند. و بعدتر که وارد جامعه می شود و هر لحظه از بیم نگاه های هرزه یا تعرضی که نتیجه ناامنی جامعه است ترس هایی دائم را تجربه می کند و بعد ها وقتی ازدواج می کند و به حکم زن بودن زندان تنگ تری را تجربه می کند. و از آنچه بر او می رود گلایه نمی تواند بکند. چرا که دردسرهای زندگی یک زن مطلقه گاهی وحشتناک ترازآن چیزی است که حتی بتوان تصورش را کرد و گاه تا پایان عمر با تمامی تضاد ها کنار می آید و در سکوت خویش را چنان فراموش می کند که آنچه بر او آمده را تقدیری می داند نانوشته که از آن سرپیچی نمی توانسته بکند
ما به دست های قوی تری برای حمایت از زنان نیاز داریم. حرکت هایی که کمتر از کمپین یک میلیون امضا صرفا یک ژست دموکرات مابانه باشند. به رهبرانی دلسوز تراز شیرین عبادی که صادقانه تر به آنچه بر زنان می رود نگاه کنند. به مبارزانی که کمتر به فکر منافع شخصی خود باشند و مطرح شدن در عرصه خشونت علیه زنان را صرفا کاری بشردوستانه و یا تفریحی اجتماعی ندانند و پیش از همه این ها نیاز به زنانی داریم که خشونت موجود در جامعه را بر علیه خود درک کنند. نگاه هایی که خواستار سکوت و سقوط آنان است باور داشته باشند و برای داشتن آن چه حق آنان است روی پای خود بایستند و از نگاه های غریب دنیای مردانه پیرامون خود نهراسند
ما تنها خواستار حقوق برابر با مردان نیستیم. ما به فکر احیای انسان بودن خود هستیم. آن تکه ای از زندگی که در زیر نگاه های پر از استبداد مردانه درطول تاریخ مزرعه کوچک آرزوهایمان را به بیابنی خشک بدل کرده است. آن روز که به این زمین کوچک حیاتی دوباره باز گردد شاید خیلی زود نباشد. اما هر صبح نوید آغازی تازه است و امیدی برای حرکتی نو. صدایمان را هم بگیرید اندیشه هایمان زنده و بارور مثل دانه ها زیر برف آمدن بهار را خواهند دید

Thursday 6 March 2008

استقبال از صدمين سال روز جهانى زن در ونكور – كانادا

بيش از صد تن در جشن صدمين سال روز جهانى زن در ونكور شركت كردند. اين مراسم كه به دعوت سازمان"عليه تبعيض " فراخوان داده شده بود و انجمن دوستان زنان در خاورميانه ، همبستگى- فدراسيون پناهندگان ايرانى ، حزب كمونيست كارگرى ايران -
كميته غرب كانادا از اين فراخوان پشتيبانى كرده بودند در ساعت ٣۰:٧ دقيقه شب شنبه اول مارس ٢۰۰٨ آغاز و تا ساعتى پس از نيمه شب ادامه پيدا كرد.

مراسم با خوشامد گويى و اعلام برنامه توسط فهيمه صادقى دبير فدراسيون و از كادرهاى حزب در غرب كانادا شروع و با سخنرانى تنى چند از فعالين جنبش زنان كه هر يك از جوانب مختلفى به موانع و مشكلات مقابل زنان اشاره نمودند- ادامه يافت. از جمله سخنرانان اين مراسم فهيمه صادقى ، زرى اصلى، مينا بهروزى،امل ، نازيلا زماني ومحبوبه بودند.

فهيمه صادقى و مينا بهروزى در مورد تجربيات دوران كودكى – زندگى و مبارزه عليه مردسالارى و ستم بر زنان - تلاش براى آزادى و برابرى زير تيغ جمهورى اسلامي و دستيابى به يك زندگى انسانى صحبت كردند. زری اصلی بعد از معرفی سازمان علیه تبعیض و کمپین جهانی علیه آپارتاید جنسی- بویژه محکوم کردن جمهوری اسلامی به عنوان سمبل آپارتاید جنسی، به پیشرویها و نیازها ی امروز جنبش برابری طلبی در ایران پرداخت. در خاتمه توضیح داد هر درجه پیشروی ما در کمپین فوق رابطه مستقیم در ایجاد فضايی مساعد تر برای بروز چهره های علنی رهبران جنبش برابری طلب در داخل ایران دارد وشرکت کنندگان را تشویق به همکاری مجدانه برای پیشروی این کمپین کرد. اين بخش با نمايش ويديو كليپهاى كوتاهى از آخرين صحنه هاى مبارزات مردم عليه حجاب اجبارى و درگيرىمردم غرب تهران با نيروهاى انتظامى رژيم همراه بود.

امل از فعالين جنبش آزادى زنان در كردستان عراق سخنران بعدى بود كه به تشريح موقعيت تاسف باروغير انسانى زنان در عراق پرداخته و عملكرد جنايتكارانه دولت دست سازآمريكا و احزاب حاكم اسلامى و عشيرتى عليه زنان در عراق را افشا نمود. امل با اشاره به لزوم پشتيبانى از مبارزات زنان درعراق به نقش موثر همبستگى بين المللى در پيشروى اين جنبش پرداخت. زهره از فعالين جنبش زنان نيز از تجربيات با ارزش و جالب خود سخن گفت. نازيلا زمانى چهره شناخته شده مدافع حقوق پناهندگى و فعال حقوق زنان از تاثير و دخالت مذهب از تجربه شخصى اش صحبت كرد.

پايان بخش اين قسمت از برنامه سخنرانى محبوبه بود كه در مورد خاطراتش از زندان زنان در جمهورى اسلامى و مقاومت در مقابل بازجويان و زندانبانان گفت.
وى همچنين مرورى بر آنچه موجب روشنگرى او در دوران كودكى و نوجوانى شده بود- نموده و از مادرش كه در جمع حضور داشت تقاضا كرد كه برخيزد تا حضار معلم روشنگرى محبوبه را ببينند. حضار نيز با ابراز احساساتى توام با احترام و تشكر از اين مادر زنده دل- قدردانى كردند. محبوبه سخنانش را با اجراى يك ترانه كوتاه بپايان برد.

علاوه بر فعالين ايرانى جنبش آزادى زنان در ايران- شمارى از فعالين محلى جنبش زنان در ونكور نيز در اين مراسم شركت داشته و بشدت تحت تاثير سخنرانيها و جو زنده و مبارزه جويانه مراسم قرار گرفته و در طول برنامه بارها بر حمايت مجدد و كامل خود از تلاش جنبش رو به رشد مردم براى آزادى وبرابرى زنان در ايران تاكيد نمودند.

مراسم صدمين سال روز جهانى زن در ونكور با شادى – رقص و پايكوبى تا ساعت ١ بعد از نيمه شب ادامه يافته و حضار از موزيك – غذا – شيرينى و نوشيدنيهاى موجود لذت بردند.

"عليه تبعيض " سازمان دفاع از حقوق زن _ واحد ونكوور
يكشنبه ٢ مارس ٢۰۰٨

گزارش مراسم 8 مارس در دالاس آمریکا





در روز یکشنبه 2 مارس در مراسمی که به مناسبت 8 مارس از طرف واحد حزب در دالاس تدارک دیده شده بود تعدادی از ایرانیان مقیم دالاس در آن شرکت کردند .
در ابتدا رفیق شری میرزائی به شرکت کنندگان در مراسم خوش آمد گفته و در مورد صدمین سالگرد روز زن و اهمیت این روز و حق و حقوق برابر زن و مرد صحبت کرد .
در ادامه رفیق عباس ایاغ در مورد فعالیتها و کمپینهای مختلف حزب توضیحاتی دادند .
سپس شرکت کنندگان نیز نظرات موافق و مخالف خود را بیان کردند . در ضمن سوالاتی که در مورد حزب مطرح شده بود از طرف رفقا جواب داده شد .
مراسم با جوی رفیقانه و دوستانه با صرف غذا و موسقی و رقص ادامه پیدا کرد . و تمام شرکت کنندگان از واحد حزب برای برگزاری هر ساله روز زن تشکر کردند .
در ضمن رفیق ستارنوری زاد با گرداندن قوطی کمک مالی در بین شرکت کنندگان موفق شد 150$ کمک مالی جمع آوری کند
.

Wednesday 5 March 2008

8 مارس:حجاب زیر پا،آزادی زندانی سیاسی،همبستگی با کارگران!

الیا تابش

جنبشی که در ایران علیه تبعیض و نابرابری زنان از مدتها پیش شکل گرفته بود امروز به جایی رسیده که هیچگونه آپارتایدی را نمی پذیرد و درعرصه های گوناگون جامعه خودش را نشان میدهد . 8 مارس برای این جنبش از مدتها پیش نقطه ای بود که علی رغم اختناق موجود توانست خود را در آن بروز بدهد و به جلو حرکت کند. خواستها و مطالبات در این روز را که نگاه کنید هر سال رادیکال تر از سال قبل به جلو می آیند و مطرح میشوند. چند سال پیش که شعارهایی از قبیل "جامعه ای که زنانش آزاد نباشند، مردانش هم آزاد نیستند" و یا "رهایی زن رهایی جامعه" و .. در شهرهای متفاوت در مراسم 8 مارس بالا رفتند، مشخص بود که این مراسم از سالنها و سمینارها بیرون خواهد آمد و درمیدانهای شهر، خیابانها ودر دل جامعه، اعتراضی همه جانبه را نمایندگی خواهد کرد. سرکوب همه جانبه زنان توسط رژیم جمهوری اسلامی در مورد حجاب انعکاس اعتراضی است که در جامعه راجع به این مسئله به وضوح جریان دارد و معترضینی که اگر قبلا به حجاب نه میگفتند و سانیتمر به سانتیمتر آنرا کنار زدند امسال به قول یکی از دوستان جای حجاب را زیر پا میدانند . این یعنی هشیاری و قدرت یک جنبش در مقابل رژیم ارتجاعی ای که از ترس بر خود میلرزد و اعدام چند زن را درست حول و حوش 8 مارس اعلام میکند که امسال بایست در مقابلش سفت و سخت تر از همیشه ایستاد و اجازه چنین تعرض آشکاری را نداد.
اما نکته دیگر اینکه همانگونه که تلاش برای نه به آپارتاید جنسی و سمبلش حجاب در قسمتهای متفاوت جامعه جریان دارد ، مثلا در دانشگاه علیه جداسازی جنسی مبارزه میکنند، در خیابان جوانان جلوی اوباش اسلامی میایستند و آنان را فراری میدهند، به همین ترتیب امسال 8 مارس باید به کل جامعه توجه کند و مطالبات فوری آن را نمایندگی کند . امسال 8 مارس باید با قدرت هر چه تمام تر در کنار لگد مال کردن حجاب از دانشجویان زندانی و همگی زندانیان سیاسی نام برد و خواهان آزادی بی قید و شرط و فوری آنها شد. امسال 8 مارس بایست شلاق زدن کارگران ، این عمل وحشیانه رژیم ارتجاعی را محکوم کرد. زنان، کارگران و دانشجویان- جوانان نمایندگان اعتراض کل جامعه هستند به رژیمی که ضد انسانی گری اش متوجه همه آحاد جامعه است .
از این روست که امسال بخصوص نمیشود از 8 مارس و علیه آپارتاید حنسی و حجاب حرف زد و از آزادی دانشجویان و زندانیان سیاسی نگفت. نمیشود برای 8 مارس به میدان اعتراض آمد و از مبارزات کارگران حمایت نکرد و شلاق زدنشان را محکوم نکرد. همه زنان و مردان آزادیخواه و همه مبارزین و فعالینی که امرشان رهایی جامعه و خواستشان برابری و آزادی است میبایست 8 مارسی در این قد و قامت و با این ابعاد را سازمان دهند.

لقمان مهری را آزاد کنید!


لقمان مهری یکی از فعالین مدافع حقوق زن و از شرکت کنندگان میتینگ اعتراضي 22 خرداد در میدان هفت تیر تهران، بازداشت شد. لقمان به 5 سال و نیم زندان و 25 ضربه شلاق محکوم شده بود. روز چهارشنبه 8 اسفند خود را به دادگاه معرفی کرد که بلافاصله بازداشت شد. لقمان متاسفانه ناراحتی قلبی دارد و به همین دلیل روز هفتم اسفند از دادگاه مستقیم به بیمارستان منتقل شد.

بازداشت لقمان مهری به "جرم" دفاع از حقوق زنان و شرکت در مراسم اول ماه دهن کجی جمهوری اسلامی به تمامی قوانین بین المللی و ابتدائی ترین حقوق انسانی است. جمهوری اسلامی با بازداشت فعالین جنبش آزادی زن، دانشجویان و کارگران تلاش در خفه کردن جنبش اعتراضی مردم دارد. باید با تمام قوا از فعالین این جنبش ها دفاع کرد و جمهوری اسلامی را بخاطر این اعمال جنایتکارانه در حق مردم شدیدا محکوم کرد.

در آستانه صدمین سالگرد 8 مارس ما همصدا با تمامی مردم معترض به جمهوری اسلامی، کارگران، دانشجویان، جوانان و زنان، خواستار توقف بازداشت فعالین جنبش های اعتراضی و خواستار آزادی فوری لقمان مهری هستیم. در صدمین سالگرد 8 مارس به دنیا فراخوان محکومیت جمهوری اسلامی بعنوان حکومت آپارتاید جنسی، ضد کارگر، ضد آزادی، ضد رفاه و شادی، می دهیم. علیه تبعیض- سازمان دفاع از حقوق زن، از همه فعالین، گروه ها و سازمانهای مدافع حقوق زنان و از همه مردم آزادیخواه می خواهد که بازداشت لقمان مهری را محکوم کنند و خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط وی شوند.




عليه تبعيض - سازمان دفاع از حقوق زن
‏2008‏/02‏/28
0046707777313
nohejab@yahoo.com
http://www.equal-rights-now.com

رژيم اسلامي حکم اعدام سه زن را در آستانه هشت مارس صادر کرد

فراخوان سازمان "عليه تبعيض" به اعتراضي بين المللي به وحشيگري جمهوري اسلامي


در آستانه هشت مارس، حکومت جنایتکار اسلامی حکم اعدام سه زن را صادر کرد. روز ١ مارس اعلام شد که اکرم، شهربانو و سهيلا را روز چهارشنبه ٥ مارس در زندان اوین اعدام خواهند کرد.

شهربانو، ٥٠ ساله و دارای سه فرزند است و متهم است که نه سال قبل همسرش را به قتل رسانده است. رضا که شهربانو متهم به قتل اوست، همسر دوم شهربانو بوده و از او يک فرزند دارد. شهربانو گفته است که نقشي در اين قتل نداشته و رضا خودکشي کرده است. پزشکي قانوني تاييد کرده است که رضا خودکشي کرده است، اما بدليل اصرار خانواده رضا رژيم اسلامي شهربانو را به اعدام محکوم کرده و اکنون قصد اجراي حکم را دارد.

اکرم ٣٥ سال دارد و متهم است که همسر دوم خود را که ٦٥ سال داشته، به قتل رسانده است. او از همسر اول خود دختر 8 ساله اي داشت و به اجبار خانواده مجبور به ازدواج با مردی ٦٥ ساله شد و متهم است که با همدستي مردي که به او علاقه داشته اين قتل را انجام داده است. رژيم اسلامي اکرم را به اعدام محکوم کرده و خانواده مقتول از او خواسته اند، زميني را که در زمان عقد به او داده شده، تحويل بدهد، تا از قتل او منصرف شوند، ولي خانواده اکرم حاضر به پس دادن اين زمين نيستند و در نتیجه قرار است او نیز در روز چهارشنبه اعدام شود.

سهيلا ٢٨ ساله، یک زن خياباني بوده که بارها مورد اذيت و آزار قرار گرفته و زندگيش با فرار از خانواده پدرش که در آنجا نيز بسيار آزار ميديده، با مشکلات فراواني عجين شده است. او متهم است که فرزند پنج روزه اش را به قتل رسانده و حکم اعدام او برای روز ٥ مارس صادر شده است.

اعدام قتل عمد دولتي است، جنایت است و بايد از طرف همه ما با اعتراضي گسترده روبرو شود. اعدام سه زن در آستانه هشت مارس روز جهاني زن بايد با بيشترين اعتراضات در ايران و در جهان مواجه شود.

به اين جنايت وحشيانه و اين دهن کجي آشکار حکومت زن ستيز و ضدانسان اسلامي به هشت مارس روز جهاني زن وسيعا اعتراض کنيد. به مبارزه برای نجات جان سه زن محکوم به اعدام بپيونديد.


عليه تبعيض - سازمان دفاع از حقوق زن
‏‏٢ مارس ٢٠٠٨، ١٢ اسفند ١٣٨٦