Friday 30 November 2007

به مناسبت روز جهانی علیه خشونت به زنان (25 نوامبر)


روز 25 نوامبر هر ساله در شهر ملامو مراسمی به همین مناسبت برگزار میشود. کمیته دفاع از حقوق زنان در شهر مالمو به شکل فعالی دراین مراسم شرکت می کند تا بی حقوقی را که به زنان در ایران و سایر کشورهای اسلام زده تحمیل می شود به جامعه در سطح وسیعتری نشان دهد.
امسال نیز ما خود را از قبل آماده کردیم و درباره خشونت به زنان در دنیا و در ایران و همچنین در کشور سوئد جایی که در آن ساکن هستیم اطلاعات و مصاحبه هایی در رادیو محلی مالمو به اسم رادیو همیستگی در دو هفته ترتیب دادیم که در جهت آگاهی رساندن در رابطه با این موضوع صورت گرفت. در روز یکشنبه هم به آکسیونی که از طرف حزب چپ ، حزب محیط زیست و سازمان ابتکار فمینیستی فراخوانداده شده بود شرکت کردیم.
روز 24 نوامبر با تلاشی که از هفته قبل کرده بودیم در روزنامه Skanska Dagbladet مطلبی به چاپ رسید از خانمی ایرانی به اسم نسرین آریس در مورد خشونت به زنان و آنچه که خود او چه در ایران و چه در سوئد تجربه کرده بود. این مطلب حاوی اطلاعاتی در مورد وضعیت زنان در ایران و تبعیضاتی که به زنان تحمیل می شود است .
در روز 25 نوامبر هم ، همین روزنامه در محل آکسیون با من مصاحبه ای میکند که در روز 26 نوامبر به چاپ میرسد. من و خانم نسرین آریس از جمله سخنرانان این آکسیون بودیم .
من در سخنرانی خود که مختصری از آن در روزنامه هم چاپ شده به نوع دولتی خشونت به زنان اشاره کردم . من گفتم که خیلی از شما در رابطه با خشونت مردان به زنان صحبت کردید و این موضوع آشنایی برای شما است ولی من از کشوری میآیم که زنان در آن مورد دو نوع خشونت قرار میگیرند. خشونت مردان به زنان در خانواده و خشونت دولتی و سازمان یافته که ابعاد میلیونی دارد. چندین مثال برای شنوندگان زدم تا موضوع برایشان روشنتر شود. اینکه تحت حاکمیت جمهوری اسلامی صدها هزار زن در خیابانها مورد اذیت و آزار و خشونت و شلاق خوردن قرار گرفته اند فقط به دلیل بد حجابی. گفتم طبق قانون حکومت اسلامی در موقع طلاق نگهداری از بچه به مرد و یا خانواده او متعلق است مگر اینکه آنها نخواهند و فقط به دلیل همین قانون صدها ویا شاید میلیونها زن در شرایط نامناست زناشوئی باقی می ما نند زیرا نمی خواهند که از فرزندشان دور شوند و شرایط غیر انسانی را تحمل می کنند . گفتم می دانید که اگر زنی در موقع زایمان احتیاج به سزارین داشته باشد برای این کار اجازه مرد لازم است؟ میدانید یک زن به دلیل داشتن سکس خارج از ازدواج می تواند اعدام و یا سنگسار شود. و این لیست ناپایان است.
گفتم در ایران آپارتاید جنسی وجود دارد. و در این مورد توضیحاتی دادم.
در پایان از مردم خواستم که از مبارزه زنان در ایران برای آزادی وبرابری حمایت کنند.
خواهان بسته شدن مدارس مذهبی در تمام اروپا و کشور سوئد شدم. به نظر من در این مدارس بی حقوقی و نابرابری زن و مرد تئوریزه می شود.
فریده آرمان
مسئول کمیته دفاع از حقوق زنان ایران واحد مالمو

دولت سوئد را بخاطر میزبانی از جنایتکاران ضدزن جمهوری اسلامی محکوم میکنیم!

از 18 تا 24 ماه نوامبر هیئتی از مقامات انتظامی و دولتی جمهوری اسلامی به بهانه آموزش شیوه های مبارزه با اعتیاد در کشور سوﺌد با مقامات این کشور دیدار و گفتگو کردند. احمدرضا رادان فرمانده پلیس استان تهران، سرکوبگر مردم و بویژه زنان در تابستان گذشته، یکی از اعضای این هیئت بوده است. سرکوب هزاران زن، بازداشت و شکنجه علنی صدها جوان در خیابانهای تهران به دستور او و تحت فرماندهی او صورت گرفته است. رادان یکی از منفورترین چهره های نیروی انتظامی در تهران است. هرچند دیگر چهره های این هیئت نیز از سرکوبگران معروف قوه قضاییه و نیروی انتظامی هستند.

دولت سوﺌد با وقاحت تمام میزبان این جنایتکاران در هفته گذشته بوده است. مردم ایران شاکی این جنایتکاران هستند. دولت سوﺌد می بایست این جنایتکاران را بازداشت و تسلیم یک دادگاه بین المللی میکرد. "علیه تبعیض" سازمان دفاع از حقوق زن، روابط دولت سوﺌد با این جنایتکاران را محکوم می کند و خواهان توضیح مقامات دولت سوﺌد به مردم ایران و افکار عمومی است. امروز تمام دنیا و از جمله مقامات دولت سوئد بخوبی با جنایات سران رژیم اسلامی و نیروهای سرکوب آن آشنا هستند. خود ما مدارک و اسناد بسیاری از جنایات و نقض ابتدائی ترین حقوق و آزادیهای مردم توسط این جنایتکاران را به نمایندگان پارلمان و مقامات وزرات امورخارجه سوﺌد تسلیم کرده ایم و هیچ توجیهی برای روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی را قابل قبول نمیدانیم.

ما با تمام توان خواهیم کوشید با بسیج افکار عمومی و بسیح مردم آزادیخواه و انساندوست در سطح جهان، حضور سران و مقامات جنایتکار حکومت اسلامی به خارج کشور را قطع کنیم. ما خواهان بسته شدن سفارتخانه های جمهوری اسلامی و همه لانه های تروریستی این حکومت در سایر کشورها هستیم. با جمهوری اسلامی بعنوان یک حکومت جنایتکار و ضدزن و آپارتاید جنسی همان باید کرد که دنیا با دولت نژادپرست آفریقای جنوبی کرد.


زنده باد آزادی و برابری
مرگ بر حکومت آپارتاید
مرگ بر حکومت ضدزن

علیه تبعیض، سازمان دفاع از حقوق زن
۲٥ نوامبر٢٠٠٧
آدرس تماس:
nohejab@yahoo.com
تلفن تماس: 0046707777313

متن سخنرانی خانم شراره رضایی دبیر کانون دفاع از حقوق زنان و کودکان

معرفی کانون:

کانون دفاع از حقوق زنان وکودکان تهران یک سازمان غیردولتی (NGO) و یک نهاد اجتماعی است که متشکل از نیروهای دواطلب مردمی و بر پایه ی مطالبات حقوق تضیع شده زنان وکودکان بنا شده است و در جهت ارتقاء سطح آگاهی و توانمند سازی زنان وکودکان تلاش می کند.
همانطور که قرن ها پیش خرد جهانی نسبت به تبعیض نژادی واکنش نشان داد و با آن مبارزه کرد، خشونت بر زنان هم به همان اندازه ی تبعیض نژادی (رنگین پوستان) زشت و منفور است و سکوت در قبال این تبیض و نابرابری از طرف هیچ کس و هیچ منبعی قابل بخشش نیست.
در دنیای امروز بهره کشی از زنان تنها جنسی و جسمی نیست بلکه بهره کشی عمیق تر و دردناک تری هم وجود دارد که نظام سرمایه داری و مردسالاری آنرا تشدید می کند که با جایگزین کردن نقش آفرینی و تفکیک و تبعیض جنسیت در وظایف به جای برابری انسان ها و حفظ حقون آنان، روح و ذهن زنان را به یغما برده و از آنان فرمانبردارانی مطیع و مطمئن و بردگان خانگی برای هر نوع بازار سرمایه داری و مردسالاری از آن و بهره کشی می کند.
بنابراین کانون در عرصه های پیشگیری و تغییر قوانین نابرابر گام برمی دارد تا برای ساختن دنیای شاد و بدون تبعیض جنسی تلاش کنیم و این امر مهم امکان پذیر نیست مگر با پیوستن به نیروهایی علاقه مند و تشکیل سازمان های اجتماعی و مردمی حول یک محور مشخص کانون و برای از بین بردن محو خشونت علیه زنان و رسیدن به تمامی مطالباتمان نیاز به پشتوانه ی وجدان های بیدار همه ی زنان و مردان و کمک های شما عزیزان داریم.
25 نوامبر روز جهانی محو خشونت علیه زنان
خشونت بر زنان چیز غریب و ناآشنایی نیست، همه ما در زندگی آنرا حس کردیم از کودکی تا به امروز و هر لظحه یک بحران جهانی است که هیچ کشوری چه نظام سرمایه داری و چه نظام سنتی مردسالار، از آن در امان نیستند.
خشونت علیه زنان به هر عمل خشونت آمیزی مبتنی بر جنسیت که سبب آسیب رساند، تهدید، سلب اختیار و آزادی از سوی فرد مهاجم، برای پیشبرد مقاصد خویش صورت می گیرد و از بارزترین جلوه های قدرت نمایی مردسالاری و نقض آشکار حقوق بشر است که منجر به پایمال شدن حقوق فردی و ارزش های انسانی می شود و قوانین و جوامع سنتی هم با سکوت و بی توجهی، به تکرار آن یاری میرساند.
خشونت لحظه به لحظه زندگی زنان را تهدید می کند از خانه تا خیابان و جامعه توسط هرکس از شوهر و پدر ، تا مغازه دار سر کوچه، همه و همه او را زیر نظر دارند، برای او تعیین تکلیف می کنند. چطور راه برد، چطور بخندد، چطور لباس بپوشد و کجا برود و کجا نرود، تا آنجا که زن حتی بر جسم خودش هم اختیار ندارد و تمام وجود زن بدلیل جنسیتش تحت کنترل و نفوذ مردانی که خود را تام الاختیار جنس زن می دانند.
خشونت خانگی که بیشترین آمار خشونت بر زنان را به خود اختصاص داده تا محیط کار و خیابان و معابر و تبعیض حقوقی به شکل های مختلف بر او تحمیل می شود.
بین 16 تا 50% از زنان دنیا قربانی تهاجم همسران خود هستند و مورد خشونت های جسمی: ضرب و شتم، پارگی های داخلی روده و...، انواع شکستگی دنده ها وبینی و ...
خشونت های روانی: به شکل فحاشی، تحقیر زن، داد و فریاد، جدا کردن زن از کودکش، چشم چرانی، تعدد زوجات و محرومیت های مالی و ..
خشونت های جنسی: که بسیاری از زنان را به شکل تجاوز جنسی از سوی همسر که برای رسیدن به برخی از خواسته های خود که زن به انجام آن تمایل ندارد تحت فشار جنسی و روانی قرار می گیرد.
خشونت در محیط کار که زنان شاغل و کارگر و مستخدمه های خانگی از سوی کارفرمایان و یا همکاران مرد خود مورد سوء استفاده های جنسی و خصوصا لمسی یا کلامی قرار میگرند، همچنین برابر با مرد کار می کنند ولی از نصف حقوق یک مرد برخوردار هستند.
با نگاهی به آمار صندوق جمعیت سازمان ملل متحد تخمین زده اند که هرساله 5000 زن در سراسر جهان توسط خانواده های خود به دلایل ناموسی به قتل می رسند. از هر 5 زن یک زن در زندگی خود مورد تجاوز و یا در معرض تهدید به تجاوز قرار گرفته است.
در افکار مردسالار و سنتی، زن ناموس و مایملک مرد شناخته می شود واگر زنی در دفاع از جسم خود مرتکب جنایتی شود محاکمه می شود درحالیکه اگر مرد زنش را به عنوان دفاع و حفظ شرف و ناموس پرستی به قتل برساند قانون شوهر رامحق می داند.
در نظامی که روابط نابرابر بین زن و مرد وجود دارد موقعیت ضعیفی که زن در جامعه مردسالار دارد مردان آگاهانه و تحت یک برنامه ی سازمان یافته خشونت را انجام می دهند و بنام ناموس پرستی به جرم یک رابطه عاطفی انسانی و گاهی یک شک واهی دختران خود را سر می برند.
در مناطق محروم مثل گنبد و قوچان به علت فقر اقتصادی دختران در سن 9 سالگی به عقد اجباری مردان مسن و چندهمسری در می آیند و گاهی به بهای بسیار ناچیز از طرف خانواده فروخته می شوند.
در مناطق قبیله ای و قومی مثل سیستان وبلوچستان، دختران بنام (خون بس) بعنوان یک شی و وسیله ای برای ایجاد صلح و آشتی بین دو قوم و قبیله ای که دشمنی دیرینه دارند به عقد سران قبایل در می آیند که بازتولید این خشونت های که بر زنان می رود: فرار از خانه، افزایش روسپیگری و تن فروشی، قاچاق زنان، خودسوزی و خودکشی است.
در جامعه پدرسالار که مرد مظهر استبداد و دیکتاتور در خانه است به عنوان نان آور و رئیس خانواده نسبت به زن از قدرت بیشتری برخوردار است و این نابرابری قدرت باعث ایجاد خشونت در خانواده و جامعه می شود.
عوامل بسیاری در بروز خشونت دخیل است فقر، تبعیض، محرومیت های اقتصادی، فرهنگ و سنت، فشار های اجتماعی، نداشتن قدرت و اختیار، دیدن تصویرهای خشن و سرکوبگرانه وعدم پشتوانه های قانونی و حمایتی کافی از زن و نگاه ضعیف و تبعیض آمیز به جنس زن باعث تداوم خشونت شده است.
استفاده از خشونت و سوء استفاده های جنسی در دنیای متمدن امروز به عنوان ابزار تداوم و تقویت فرمانبرداری و بهره کشی در حال گسترش است و امروزه نادیده گرفتن زنان که نیمی از جمعیت جامعه ما هستند، غیر متمدنانه و بدوراز معیارهای پیشرو برابری انسانی است.
اما در جوامع سنتی، تمام این گناهان به گردن فرهنگ است و قبول فرهنگ های عقب مانده مجوزی شده برای ادامه اعمال خشونت ، برای حذف خشونت تا به کی باید به انتظار تغییر فرهنگ باشیم در حالیکه سلامت روانی و جسمی نیمی از جمعیت جامعه هرلحظه تهدید می شود و در خطر است . با اینکه قرن هاست زنان در این راه تلاش می کنند راه به جایی نبرده اند، چرا؟! این یک وعده و تصور واهی است که ما می تونیم فرهنگ زنان و مردان را بالا ببریم! فرهنگی که خود برگرفته از پشتیبانی قوانین و فضای حاکم مردسالار برجامعه است چطور می تونیم آنرا تغییر بدهیم! فرهنگی که از بالا توسط رسانه های گروهی، روزنامه ها، مطبوعات، نوشته هایی بر در و دیوار، رسانه ها و قوانین موجود زن ستیز که هر لحظه زن را به عنوان جنس دوم، انسانی مادی، وابسته ،ضعیف و بدون اختیار به جسم خویش نمایش می دهد و عناوین ناموس پرستی، غیرت و تعصب مردانه و کنترل زنان را در جامعه تشدید می کند آیا می توان انتظار داشت که فرهنگ تغییر کند؟ تا کی و چند قرن دیگر باید شاهد قربانی شدن انسان های بی گناه باشیم تا این فرهنگ تغییر کند! قوانین و فرهنگی که این رفتارها را توجیه و یا بازتولید می کند ارتجاعی و ناعادلانه است.
مطالعات نشان داده که افزایش درآمد و استقلال مالی زنان، خشونت علیه آنان را کاهش داده است، پس ما نیاز به فرصت ها و قوانین برابر و حذف فاصله های طبقاتی را داریم وقتی فرصت های شغلی، کسب مهارت ها، برخورداری از موقعیت های اجتماعی و تکنولوژی، استفاده از امکانات و موقعی های مشابه بدون تبعیض جنسی، نژاد، قومیت و قوانین برابر که حق تمامی انسان هاست جایگزین قوانین زن ستیز شود، وقتی زنی که چشمش کبود بود به دلیل بی اعتمادی به قانون، ترس از تهدید شوهر و حفظ آبرو مجبور نباشد بگوید بچه ام دمپایی را پرت کرده و به چشمم خورده، وقتی زن کارگر بدون ترس از اخراج شدن و گرسنه شدن کودکش مجبور نباشد در شرایط ناامن محیط کار و با حداقل حقوق کار کنه ، وقتی زنی اعتماد کند که یک مقام و مرجع قانونی مدافع حقوقش است، وقتی ثروت های جامعه به شکل عادلانه توزیع شود و پدری مجبور نباشد زیر فشار فقر زندگی دخترش رو نفروشه ، وقتی مردی بداند در صورت بروز خشونت و همسرآزاری به هرشکلش تاوان سنگینی را باید بپردازد و مجازات خواهد شد، وقتی نظامی، به زن، به عنوان یک وسیله سودجویی و بهره کشی نگاه نکند، آنوقت فرهنگ زن ستیز محو خواهد شد.
مادامی که ما به قوانین نابرابر "نه " نگوییم نمی توانیم بهبودی ایجاد کنیم، باید قوانین برابر بدون تبعیض و تفکیک جنسی را جایگزین قوانین مردسالاری و سنن ارتجاعی کرد تا بتوان خشونت بر زن را ریشه کن کرد .
همسر آزاری، تحقیر، توهین و همسرکشی، قاچاق زنان و سوء استفاده و بهره کشی، اینها جنایتی ست که به انسان های یک جامعه آسیب می رساند و باید سنت های مردسالاری را نکوهش کرد و با قوانین زن ستیزی که زن و مرد را در مقابل هم قرار می دهد و دشمن جان هم کرده، مقابله کرد.
زن و مرد باید در کنار هم به این فاجعه انسانی، پایان دهند و بدانیم که خشونت بر زنان فقط مسئله ی زنان نیست بلکه کل جامعه بشریت، زن و مرد، هردو را به نابودی و منجلاب می کشاند.
ما باور داریم، اگر هرکس درهر جایگاه اجتماعی که قرار دارد مردان و زنان کارگر، روانشناس، جامعه شناس، پزشک، پرستار، حقوق دانان و تمامی فعالین و نهادهای مردمی (ان جی او) ها در کنار هم به این شرایط نابرابر معترض باشیم و خواهان تصویب کامل قوانین برابر بدون تبعیض جنسی باشیم می تونیم به این عمل غیر انسانی و خشونت علیه زنان پایان دهیم.

Thursday 8 November 2007

دعوت به جلسه پالتاک

در اعتراض به خشونت بر عليه زنان ،
عليه احکام شلاق و زندان دلارام علي

عليه تبعیض – سازمان دفاع از حقوق زنان دعوت ميکند
.

۲۵نوامبر روز جهاني اعتراض به خشونت بر عليه زنان است. عليه تبعيض ، سازمان دفاع از حقوق زنان از همگان دعوت ميکند در يک جلسه پالتاک در مورد خشونت سازمان يافته دولتي بر عليه زنان در ايران وبويژه براي سازماندهي يک اعتراض فوري به حکم شلاق و زندان دلارام علي حضور بهم رسانند.

سخنرانان : مهين عليپور دبير سازمان عليه تبعيض
مينا احدي سخنگوي سازمان عليه تبعيض

زمان : پنجشنبه ۸ نوامبر ٢۰۰۷ ساعت هشت شب به وقت اروپاي مرکزي

اطاق ايران- عليه تبعيض
در صورت تمایل به شرکت، در یاهو مسنجربه من پی.ام دهید تا شما را دعوت کنم
آیدی من: kian_azar99

عليه تبعيض- سازمان دفاع از حقوق زنان۷ نوامبر 2007

Wednesday 7 November 2007

بازداشت، محاکمه و احکام صادره علیه فعالین زنان محکوم است!

حکم زندان و شلاق دلارام علی را دادگاه تجدید نظر تایید کرد!


دلارام علی 22 خرداد سال 85 در یک تجمع اعتراضی زنان، مورد ضرب و شتم قرار گرفت و دستگیر شد. دادگاه اول وی را به دوسال حبس و 20 ضربه شلاق محکوم کرد و دادگاه تجدید نظر دو سال و شش ماه زندان و ده ضربه شلاق را تآیید کرده است.

جمهوری اسلامی از بدو حیاتش تلاش کرده است که با زندان و شلاق فعالین زن را سرکوب کند. اما این جنبش گسترده تر از هر زمان قوانین تبعیض آمیز و نابرابر جمهوری اسلامی را به مصاف می طلبد. فعالین آزادی و برابری زن درتمامی عرصه ها بر علیه قوانین عصر بربریت جمهوری اسلامی مبارزه می کنند.

"علیه تبعیض، سازمان دفاع ازحقوق زن" قویآ حکم دلارام را محکوم می کند. دلارام علی و کلیه فعالین زنان و جنبش دانشجویان باید بیدرنگ و بدون قید و شرط آزاد شوند. ما به سهم خود تلاش می کنیم که افکار عمومی جهان را علیه این حکم ضد زن و ضد انسانی بسیج کنیم.


زنده باد آزادی و برابری
مرگ بر حکومت آپارتاید
مرگ بر حکومت ضدزن

علیه تبعیض، سازمان دفاع از حقوق زن
۴ نوامبر٢٠٠٧
آدرس تماس:
nohejab@yahoo.com
تلفن تماس: 0046707777313